با سلام خدمت دست اندرکاران ارادبرندینگ به خصوص رئیس فهیم که با سخنان پیامبر گونه دست به روشنگری میزند
خدا رو صد هزار مرتبه شکر میکنم که امام رضا علیه السلام مرا به سوی شرکت شما رهنمون شدند
و هر روز که میگذرد اعتماد من به شما و این مجموعه فرهیخته بیشتر می شود
هم علم دیدیم از شما آقای رئیس هم عمل حقی که شما شایسته ترین فرد هستید برای نقل سخنان امیر المومنین علی علیه السلام.
امروزه حق كسب و پيشه و تجارت از مناسبات بسيار مهم در عرصه اقتصادي و حقوقي اجتماع و افراده
تعیین و میزان حق العمل باید در هنگام انعقاد قرارداد حق العمل کاری جزو مفاد تراضی طرفین عقد قرار بگیره و شرایط پرداختش تعیین بشه
حق العمل کاری عقدیست رضایی، جایز، عهدی و معوض که میان شخص حق العمل کار و آمر وی منعقد میشه و در مواقع سکوت قانون تجارت، تابع مقررات مربوط به وکالت مندرج در حقوق مدنیه
حق العمل کار باید آمر را از جریان اقدامات خود مطلع کنه و مخصوصا در صورت انجام مأموریت این نکته را فورا به او اطلاع بده
معامله عقدی اعتباری و محصول تراضی دو ارادست
علت استفاده از حق العمل کاری در بازار تخصص و مهارت شخص حق العمل کار در انعقاد معاملات و یافتن طرف معامله برای آمره
در واقع چون شخص آمر بنا به دلایلی از جمله فقدان تخصص نداشتن فرصت یا عدم تمایل به فاش شدن نامش خود مایل به انعقاد قرارداد نیست یا توان آن را نداره برای حصول نتیجهی مناسب و تخصصیتر از اشخاصی که دراین زمینه تجربه و تخصص دارن (حق العمل کار) استفاده میکنه
برای شناخت و شناسایی ماهیت حق العمل کاری ضروریه که اجزا و عناصر تشکیلدهندهی قرارداد یادشده و همچنین اوصاف آن را بررسی کنیم
نام دیگر حق العمل کاری خرید به دستور و به حساب دیگریه
علاوه بر شناسایی قرارداد حق العمل کاری عناصر دیگری نیز وجود دارن که بعضی از محققان حقوقی اون رو در شمار متشکلهی قرارداد حق العمل کاری آوردن
تاجر اغلب به علت عدم دسترسی به خریدار یا فروشندهی جنس ممکنه اجناس خود رو بهوسیلهی شخص دیگری خرید و فروش کنه این شخص حق العمل کار نامیده میشه
آمر نیز شخصیه که دستور و سفارش انجام معامله رو به حق العمل کار میده
برای انعقاد قرارداد حق العمل کاری وجود دو طرف حق العمل کار و آمر ضروری و جزو ماهیت اونه
پس از انعقاد قرارداد مذکور در ادامه و بهمنظور اجرای عقد توسط حق العمل کار لزوما پای طرف سومی نیز به میان
میاد
این شخص طرف معاملهایه که حق العمل کار بر اساس قرارداد خود با آمر موظف به انعقاد عقد با اوست
قرارداد مذکور تنها با ایجاب و قبول حق العمل کار و آمر منعقد میشه
با توجه به اینکه شخص طرف معامله با حق العمل کار در انعقاد عقد حق العمل کاری نقشی نداره عنوان ثالث میگیره
تعیین نقش حق العمل کار در قرارداد حق العمل کاری در توصیف ماهیت حقوقی حق العمل کاری اهمیت بسزایی داره
قرارداد حق العمل کاری دارای موضوعیه
موضوع عقد عملیه حقوقی که بهمنظور اون عقد انجام میشه
حق العمل کار بر اساس قرارداد حق العمل کاری موظف به انعقاد معاملهای به نام خود و به حساب آمر در برابر دریافت حق العمل کار از آمره
پس موضوع قرارداد اعطای اختیار بهمنظور انعقاد معامله در مقابل حق العمله
در اعمال و فعالیتهای تجاری کسب سود و منفعتگرایی انکارناپذیره
وجود حق العمل عنصر لازم و مقتضای ذات و ماهیت حق العمل کاریه
اگه قرارداد حق العمل کاری تبرعاً یا حتی با شرط عوض منعقد بشه قرارداد مذکور باطل میشه
قرارداد مذکور بر حسب مورد ممکنه عنوان دیگه ای رو به خود بگیره یا حداکثر در گسترهی مادهی ۱۰ قانون مدنی قرار میگیره
حق العمل در لغت به معنای فرد، کار، کارمزد یا پولی که بابت فروش کالایی از صاحب کالا دریافت میشه آمده
حق العمل اجرتیه که در برابر فعالیتهای حق العمل کار به وی داده شده
ممکنه حق العمل کار بهصورت وجه معین در قرار تعیین بشه در همین راستا بهنظر میرسه هیچ مانعی برای تعیین حق العمل بهصورت عین معین یا حتی یکی از صور مال نباشه
ماهیت حق العم اجرتِ عملِ حق العمل کاره و بسته به توافقات فیمابین وی و آمر اجرت عمل حق العمل کار میتونه مالی غیر از وجه نقد باشه
حکومت ارادههای تشکیلدهندهی عقد قادرن هر نوع مالی را اعم از عین منفعت و حق رو به عنوان حق العمل برگزینن
قانونگذار نیز حق العمل رو بهطور مطلق و عام آورده و اون رو مختص به قسمت خاصی از مال ننموده
قرارداد حق العمل کاری به مثل سایر عقود مستلزم توافق دو ارادست
دو ارادهی انشاییِ سازندهی این قرارداد حق العمل کار و آمر هستن
عقد معوض عقدیه که دارای دو مورده
بهگونهای که هریک از آن دو در عوض مورد دیگر قرار داره
این دو مورد ممکنه هر دو مال یا هر دو تعهد یا یکی مال و دیگری تعهد باشه
در کنار حق العمل کاری نهادهای مشابه دیگری چون دلالی، عاملیت، و قائم مقام تجاری در قانون تجارت بیشتر به چشم میخوره
واقعا اگر کلام خدا در قلب و جان کسی اثر نمی گذارد باید دانست آن قلب جایگاه شیطان شده و از راه حق خارج شده است